معاشران گره از زلف یار باز کنید/ شبی خوشست بدین قصه اش دراز کنید...
وقتی
منتقد و یا شاعری دست به برخبندی شاعران می زند؛ در برابر یک حوزه سکوت می
ماند و نمی تواند به آسانی در بارهء این حوزه قضاوت کند. این حوزه حوزهء
ادبی مقاومت که این بعدها حوزهء ادبی مهاجرت اش نیز می گویند؛ است. جالب
چه که عجیب است نه؟
پس از سال های سکوت و سیاه جنگ یعنی در این سال های اخیر که شاعران و نویسنده گان در هر جا که دلشان خواست قدم و قلم می زنند و دل مرزهای فرهنگی و جغرافیایی را می درند.
جمع مهم و مطرحی از این حوزه از نسل های اول و دوم و سوم مهاجرت، به سرزمین پدری شان برگشتند و برادران فرهنگی شان را که هرگز ندیده بودند، در غریب ترین پایتخت زمین ملاقات می کنند.
یکشنبه شب (سی و یکم سنبلهء 1387) حلقهء فرهنگی زلف یار، انجمن قلم افغانستان و خانه ادبیات افغانستان با همکاری هم در چمن انجمن قلم افغانستان شبی را به شاعران و نویسنده گان برگشته از غربت اختصاص داده بودند. شب با شعرهای خانم شکریه عرفانی از شاعران مهاجر شروع شد. سپس غلامرضا ابراهیمی، سلطان سالار عزیز پور، صادق دهقان، شکورنظری، حفیظ شریعتی، سيد حسین موحد بلخی، رضا ابراهیمی، حلیمه دیبا، حبیب صادقی، محمد عرفانی، روح الله روحانی، شعرها و داستان های زیبای شان را به خوانش گرفتند و بیشترین شاعران و نویسنده گان مطرح کشور که در این برنامه اشتراک ورزیده بودند تمام شب را کف زدند و کیف بردند.
در پایان برنامه آقای ژکفر حسینی مسؤول نشرات انجمن قلم افغانستان، با تمام خدمات و مهمان پذیری ها و مهمان پروری هایش چند بسته تحفه را به شاعران برگشته از غربت اهدا نمود.