آداب و رسوم نوروزی در هزارستان و آغاز فصل بهار

 

(عيد نوروز، يادگار كهن افغانستان و هزارستان زمين و و اهورا مزدا بر همه دوستانم که مدت است با آنان دلخوشم خجسته باد). 

نوروز واژه‌اي است مركب از دو جزء كه روي هم به معناي روز نوين است و بر نخستين روز از نخستين ماه سال خورشيدي آنگاه که آفتاب به برج حمل انتقال مي‌‌‌يابد گذارده مي‌شود. اصل پهلوي اين واژه نوك روچ يا نوك روز بوده است.

بيروني  بزرگ در تعريف نوروز نقل مي‌كند "نخستين روز است از فروردين ماه و از اين جهت روز نو نام كردند، زيرا كه پيشاني سال نو است و آنچه از پس اوست از اين پنج روز همه جشن‌هاست..."

ادامه نوشته

نوروز در افغانستان

نوروز در افغانستان

 آمد بهار جان فزا با بوي ها با رنگ ها

با گريه ها با خنده ها با صلح ها با جنگ ها

آئينه می بارد سحاب، خورشيد می رقصد در آب

خواند فروغ ماهتاب، درگوش گل آهنگ ها

گويی خمستان است خاک کزو برآيد سينه چاک

اين لاله های تابناک، هريک قدح درچنگ ها

(استاد خليلی الله خلیلی)

 پيشينۀ نوروز در افغانستان

مردم افغانستان نوروز را عيد تاريخي سرزمين خود مي‌دانند و معتقدند كه ‌براي اولين بار پادشاهان بلخ عيد نوروز را در اين شهر برگزار كردند. آيين باستاني نوروز در افغانستان قدمت سه هزار ساله دارد و به عقيده برخي از مورخان نخستين کسي که از نوروز تجليل کرد و آن را عيد ملي ناميد جمشيد پسر تهمورث از شاهان افسانه اي افغانستان بود و روزي که بر تخت نشست اولين روز بهار بود. اما گویند که میله شانداری در زمان زردشت در ام البلاد بلخ با صرف شربت (سوما) برگزار می گردید، شاید همین شربت هفت میوه نوروزی فعلی ادامه همان شربت سومای کهن باشد که تا کنون در کشور ما رایج است. کوشانیان، یفتلی ها و شاهان کابل در بهاران جشن نوروز را باشکوه و جلال برپا می کردند.

ادامه نوشته

چیستان های هزارگی

(آسمون پرستاره، دنگگ دنگگ موباره (غربال وقت غلبیل کردن آرد)

چيستان، لُغَز و معما 

چیستان یا معما را هزاره ها مثل یا مسئله می گویند. در برخي دیگر از مناطق کشور بنام هاي گوناگون دیگری ياد مي شود. به طور نمونه در هرات « قرضي» ( بر وزن طرزي) در غزني «ماني» و در راغ بدخشان نیز " مساله " ناميده مي شود. این گونۀ ادبی و فرهنگ شفاهی مردم هزاره نیکوترین بخش فرهنگ عامه این مردم است که افزون بر سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت برای بالا بردن قوۀ تفکر و خیال کودکان و مردان هزاره نهایت پسندیده است. چیستان ها بیشتر موردعلاقۀ کودکان و نوجوانان اند اما در گذشته های نه چندان دور این فنون ادبی و شفاهی حوزۀ گسترده تر و فراخنای کاربردی بیشتری داشت که مردان دو قریه، دو دی و دو طایفه را به تکاپو وا می داشت.

ادامه نوشته