نوروز در افغانستان
نوروز در افغانستان
آمد بهار جان فزا با بوي ها با رنگ ها
با گريه ها با خنده ها با صلح ها با جنگ ها
آئينه می بارد سحاب، خورشيد می رقصد در آب
خواند فروغ ماهتاب، درگوش گل آهنگ ها
گويی خمستان است خاک کزو برآيد سينه چاک
اين لاله های تابناک، هريک قدح درچنگ ها
(استاد خليلی الله خلیلی)
پيشينۀ نوروز در افغانستان
مردم افغانستان نوروز را عيد تاريخي سرزمين خود ميدانند و معتقدند كه براي اولين بار پادشاهان بلخ عيد نوروز را در اين شهر برگزار كردند. آيين باستاني نوروز در افغانستان قدمت سه هزار ساله دارد و به عقيده برخي از مورخان نخستين کسي که از نوروز تجليل کرد و آن را عيد ملي ناميد جمشيد پسر تهمورث از شاهان افسانه اي افغانستان بود و روزي که بر تخت نشست اولين روز بهار بود. اما گویند که میله شانداری در زمان زردشت در ام البلاد بلخ با صرف شربت (سوما) برگزار می گردید، شاید همین شربت هفت میوه نوروزی فعلی ادامه همان شربت سومای کهن باشد که تا کنون در کشور ما رایج است. کوشانیان، یفتلی ها و شاهان کابل در بهاران جشن نوروز را باشکوه و جلال برپا می کردند.
کنشکای کبیر در بهار توسط تخت روان از تکسیلا به بگرام کوچ می کرد و تا پایان تابستان در بگرام و کابل باقی می ماند. میله های نوروزی در دوره های سامانیان در بلخ و بخارا و در دوره های غزنویان در غزنی و در دوره های تیموریان در هرات باستان با عظمت، شکوه و جلال بسیار تجلیل می شده است. از هزاران سال پیش، مردم افغانستان روز اول سال و آغاز بهار را با برگزاری مراسم ویژه و توام با سرور و شادمانی جشن می گرفتند و این روز را به فال نیک گرفته و به برکت آن، سالی را که پیش رو داشتند، نیک می پنداشتند.
نوروز در شهرهای مهم افغانستان
نوروز در بلخ- مزار شریف
روز نوروز است خدا جان جنده بالا می شود
از کرامات سخی جان کور بینا می شود
مراسم نوروز در شهرهای مختلف افغانستان به شیوههای گوناگونی برگزار میشود که با شکوهترین آنها در شهر زیبای«مزار شریف» مرکز استان بلخ است. مزارشريف صاحب زيارتگاهی است که در فرهنگ مردمی منسوب به حضرت علی است. به این سبب«روضه سخی» مرکز برپایی جشن های نوروزی است.
مزار شریف هر ساله در ایام نوروز شاهد برگزاری جشنی است که به آن «جشن گل سرخ»گفته میشود و همهساله با برافراشتن علم مبارک زيارت «سخى شاه اوليا» این جشن آغاز می شود. مردم افغانستان این جشن را «ميله گل سرخ» نیز مینامند. وجه تسمیه آن گل سرخ دشت های بلخ و حتی سر دیوار و بامهای خانههای مزار شریف است که در این فصل غرق گل سرخ شقایق مىشوند. در روزهای اول سال همه دشتهای بلخ و دیوار و پشت بامهای گلی آن پر از گل سرخ میشود گویی بلخ سبدی از گل سرخ است یا به عبارتی مانند اجاق بزرگی که در آن لاله میسوزد، این گل فقط در بلخ به وفور و کثرت میروید و از این رو جشن نوروز و جشن گل سرخ هر دو به یک معنی به کار میرود.
بر افراشتن «جندۀ سخی» یکی دیگر از سنت های مردم افغانستان در ایام نوروز، به ويژه در شهر مزار شريف و نيز در کابل پايتخت است. «جنده» در واقع علمی است پوشيده از پارچه های سبزرنگ که البته به آن جنده سخی نیز میگویند. برافراشتن اين علم، از وجوه مذهبی جشن نوروز در افغانستان به شمار میرود. (جنده به فتح جیم و دال به علم نوروزی گفته می شود). علمی بزرگ که برای برپایی آن تعداد زیادی از مردم همکاری می کنند. علم را با ریسمان هایی که به جاهای آن بسته اند و با کمک همگانی مردم برپا می کنند. به هنگام برپایی هر کس تلاش میکند تا تکه پارچه به علم آویزان کنند که مرادش داده شود.
مراسم این روز که با بلند کردن علم به اوج خود میرسد، از شب پیش آغاز میشود. مردم شب را در پارک روضه زیارت کنار هم به سحر میرسانند. ساعت 9 صبح اولین روز سال پرچم سخی بلند میشود در حالى که با تکههای پارچه سبز رنگ پوشانده شده است. مراسم بلند کردن علم رسمى است که همواره با شور و هیجان زیاد همراه است. مردم اين سرزمين بر اين باورند که اگر به هنگام بر افراشتن، علم به آرامى و بدون لرزش و توقف از زمين بلند شود سالى که در پيش است نيکو و ميمون خواهد بود. با بلند شدن بيرق، موزيک احترام نواخته می شود و توپ هايى به رسم احترام شليک مىشود. هزاران نفر از بیماران و سالخوردگان به امید شفا یافتن طی این مراسم میکوشند خود را به پای علم برسانند. با افراشته شدن آن جشن نوروز نیز رسما" آغاز میشود و تا چهل شبانه روز ادامه مییابد و در این چهل شبانه روز حاجتمندان و بیماران برای شفا در پای این علم مقدس به چله مینشینند. گفته شده بسیاری از بیماران لاعلاج در زیر همین علم شفا یافته اند. با برافراشته شدن علم مزار سخى در روز نوروز، جشن گل سرخ تا چهل روز ادامه مىيابد و در روز چهلم، علم پايين آورده مىشود.
«بیا که بریم به مزار ملا مامد جان- سیر گل لاله زار واوا دلبر جان» از جمله ترانههای مردمی است که در این جشن خوانده می شود. مسابقات بزکشی، برگزاری رقابتهای مختلف ورزشی نظیر شتر جنگى، شتر سوارى، قوچ جنگى و کشتى خاص اين منطقه از سرگرمی های مهم در ایام نوروز است. همین طور آرامگاه سخی جان به مدت چهل روز با گل سرخ آذين بندي مي شود و زنان در چهارشنبه هاي اين چهل روز به آرامگاه مي روند و در حالي که درهاي روضه شريف به روي مردان بسته است، با خيال آسوده با يکديگر ديدار و زیارت مي کنند.
نوروز در کابل
مردم شهر کابل، در روز نوروز، بیشتر در زيارت سخی، شهدای صالحين، عاشقان و عارفان، خواجه صفا، باغ بابرشاه و زيارت ملابزرگ جمع می شوند. بالابردن علم – پرچم زيارت سخی در کابل که پوشانده از پارچههای رنگارنگ است و همین طور توغ يا علم ديگر در مندوی (بازار غله و حبوبات کابل) نیز مانند مزار شریف، در این شهر در روز نوروز مرسوم است. در کابل نیز مانند مزار شریف شب پيش از نوروز در زيارتگاه سخی مراسم دعا خوانی بر پا می شود و صبح همان روز علم توسط معتقدان و ارادتمندان آن حضرت در ميان شور و هلهله و فريادهای «یا علی» مردم بر افراشته می شود. مراسم رسمی نوروز در ورزشگاه شهر کابل با حضور مقامات عالی رتبه دولتی برگزار می شود. این مراسم نوروزی با رژه ورزشکاران و نمايش های محلی همراه است. روز نوروز در کابل، مردم لباس های نو یا دست كم پاكيزه میپوشند و به تفريح یا "میله" به پارك ها و تفريح گاه هاي معروف شهر از جمله باغ بالا، باغ زنانه و بند قرغه میروند. بیشتر ميله هاى نوروزى در محله های به نام خواجه صفا، شاه شهيد، دامنه سخى، كاريز مير، تپه زيباى استالف، گلغندى چاريكار برگزار مى شود.
از ديگر مراسم نوروز در كابل، جمع شدن زنان و برنامه هاي خاص آن ها در پاركي موسوم به باغ زنانه است كه فقط زنان اجازه وارد شدن به آن را دارند، مي باشد.
برافراشتن بيرق سخي در كابل
دوستداران سخی جان چند روز پيش از نوروز به خاطر آمادگي برپایی و برافراشتن پرچم شاه اوليا و پوش جديد علم مبارك در زیارت سخی جمع می شوند. شب نوروز در زيارتگاه سخي شب را با منقبت خواني در صفات امام علي و دعاخواني به پايان مي رسانند و روز نوروز كه نخستين روز سال نو خورشيدي است، ساعت ۹ صبح در حالي كه شاروال (شهردار) كابل و والي كابل و تعدادي از روحانيون و جمع کثیری از اهالي كابل حاضرند، علم سخي، شاه اوليا، توسط معتقدان دوستداران آن حضرت در ميان شور و هلهله و هيجانات مردم بلند ميگردد. در حين بلند شدن علم، اركستر رسمی شهركابل موزيك احترام مي نوازد و از هرسو صداهاي هيجان آميز(يا علي يا علي) و صداي كف زدن هاي هيجان انگيز به گوش ميرسد.
نوروز در هرات
در هرات نيز، مردم روزهای اول سال و چهارشنبه اول سال و نيز در سيزدهمين روز از نوروز، در تفريحگاه های داخل و خارج شهر گردهم می آيند و جشن نوروز را گرامی می دارند. مردم هرات، افزون بر روز اول سال (نوروز)، چهارشنبه اول سال و سيزده نوروز را هم به تفريح در دامن طبيعت می پردازند. خانه تکانی، تهيه لباس نو، پختن کلوچه، تهيه هفت ميوه (هفت نوع آجيل) و سبزه، از سنت های مردم هرات در نوروز است. آماده کردن هفت سين، در ميان شيعيان هراتی رايج است. هراتی ها معتقدند که غذای شب سال نو، بايد حتماً سبزی داشته باشد و ميوه، به خصوص انار، از ملزومات سفره شب سال نو است. زوج های جوان در روز اول سال، برای همديگر هدايای نوروزی می برند. لباس نو، عطر، شيرينی، ميوه، جبلی (زولبيا) و ماهی، از اجزای ثابت اين هدايا است. برپا کردن "جره" یکی از اصلیترین برنامهها در شهر هرات است؛ جره، چوب یا تنهی درختی به بلندای 15 متر است. در بالای جره پنجهی فولادین میبندد، آنگاه آن را بهصورت عمود در مسجد یا تکیه قرار میدهند. مردم برای گرفتن حاجت هرکدام جداگانه پارچهای را به آن وصل میکنند. پس از سالتحویل مردم به تکیه میآیند از پارچهی بستهشده به جره، تکهای را به خانه میبرند و لباس میدوزند.
در شهر هرات زنان و دختران تا سه روز از خانه بیرون نمیآیند و از مهمانان پذیرایی میکنند. از روز چهارم زنان به دیدن اقوام میروند. باغ نسوان در هرات در اینروز تنها مختص زنان است و به اینروز جشن نوروزی زنان میگویند. چهارشنبهی پس از آغاز سال، روزی است که زنان هرات، دستهجمعی به باغ نسوان میروند. در اینروز زنان طناب به شاخههای درختان میبندند و روی آن تاب میخورند. بساط غذا و چای هم در این روز رو بهراه است. مردان نیز برای خود مراسمی دارند. به امامزادههای اطراف شهر میروند یا در کوه و دشت اردو میزنند.
نوروز در بامیان
در بامیان و در میان هزارههای افغانستان که در مرکز افغانستان زندگی میکنند، نوروز چون زندگی، شادی و کارآفرینی را برای کوهستانهای سرد هزارستان به ارمغان میآورد، جشن بزرگی به شمار میرود. مردم هزاره همانند دیگر مناطق کشور از اواخر زمستان، با خانه تکانی و فراهم آوردن خوراک و پوشاک نوروزی، خود را برای استقبال از نوروز آماده میکنند. در روز عید همه لباسهای تازه میپوشند و به دید و بازدید و زیارت آرامگاههای بستگان و بزرگان میروند. میهمانان با شیرینیهای سنتی پذیرایی میشوند و هر خانه، گندم سبز میکند.
هزارهها پیدایش نوروز را به موجود فراطبیعی به نام «آجیزک» یا آجیگگ نسبت میدهند. آجیزک، یا آجیگگ پیرزنی زشتچهره است و به باور آنان، اگر در مدت چهل روز پس از نوروز _ همان دوره میله ارغوان _ باران بیاید، سالی پرباران پیش رو خواهد بود. آنان میگویند باران نشانه آن است که آجیزک، موی خود را شستوشو میدهد.
هزارهها شب پیش از روز عید نیز حلوای سمنک میپزند و میان همسایگان تقسیم میکنند. همچنین پس از برافروختن پلته (فتیله؛ تارهای پنبه) که به روغن آغشته است، در کنار آن به نیایش خداوند بزرگ یکتا می پردازند. قرآنخوانی و نذر کردن برای شادی روح درگذشتگان از دیگر آیین هزارههاست. مردم باميان در ميدان مقابل سرخبت و خنگبت (بتهای معروف بودا که دو سال پیش به دست گروهک فاشیستی طالبان ویران شدند) گرد میآیند. سپس شهر باستانی غلغله یا بند امیر میروند. در سایر مناطق هزارستان نیز نوروز به گرمی،گرامی داشته می شود. در سایر روستاها و شهرستان های هزاره نشین نیز مردم اعم از زن و مرد با برگزاری آیین های ویژه به پیشواز نوروز می شتابند. برای بزرگداشت این روز لباس نو می پوشند، سفره ها را با شیرینی ها و خوردنی های خوش طعم رنگین می سازند و بیرون از شهر ها و محل های بودوباش، دردامن طبیعت یا در میدان های خاص به تفریح و شادی می پردازند. سرگرمی هایی چون تخم جنگی، کشتی گیری، آواز خوانی و غیره شامل آئین هایی است که در این روز برگزار می گردد.
جشن های نوروزی
کمپیرک
در مناطق هزاره نشین افغانستان، به ویژه بامیان و دایکندی، نوروز با به راه افتادن کاروان "کمپیرک" (مشابه به حاجی نوروز) از سوی مردم روستایی برگزار میشود. کمپیرک نمادی از قدرت طبیعت و نیکوکاری است. او مردی است که با لباس رنگین همراه با کاروانی از خدم و حشم و فرزندانش به راه می افتد و "لشکر زمستان" را به زانو در میآورد، کمک جمع میکند و آن را در اختیار گروهی قرار میدهد که به افراد نیازمند توزیع کند.
کمپیرک با زبان فصیح کتابی و به سبک قدیمی مشابه به تاریخ بیهقی صحبت میکند و گاه شعر میخواند. ریشی دراز و کلاه بلندی دارد و تسبیح میاندازد. کمپیرک از روستایی به روستایی میرود و نمایش تمام عیاری را برگزار میکند. کمپیرک با پیروزی در جنگی نمایشی با لشکر سپید پوش، که نماد زمستان است، نوید بهار را به مردم می دهد و برای مردم دعا می گوید. کمپیرک با افراد خود با سخنان طنز آمیز و اداهای ویژه شادی می آفریند؛ از مردم کمک جمع می کند و به فقیران می دهد.
جشن دهقان
روز اول بهار به جشن دهقان معروف است، از اين روی کشاورزان با برگزاری مراسم ويژه ای از آمدن نوروز تجليل می کنند. نوروز به مثابه سرآغاز فصل بهار، با زندگی عينی مردم افغانستان پيوند داشته و بخش بزرگ از مردم اين کشور که کشاورز هستند، از آمدن فصل بهار و نوروز به گرمی استقبال کرده وصفحه جديدی از کار و فعاليت خود را آغاز می کنند. از اين روی کشاورزان با برگزاری مراسم ويژه ای از آمدن نوروز تجليل می کنند. جشن دهقان عمدتاً شامل مراسم غرص کردن نهال است که با حضور مقامهای دولتی برگزار میشود. در قديم پادشاهان در اين ميله ها حضور پيدا مي كردند و براي دهقانان هدايايي مي دادند. این جشن اکنون باحضور رئيس و مقام های رده بالاي دولتي اجرامي شود. دهقانان در حضور آن ها با مارش و متينگ و نمايش های خاصی می گذرند. آنان گاو، اسپ، گوسپند، بز، مرغ ها و... را كه خوب پرورش داده اند به نمايش می گذارند. آهنگرها با نمايش صنايع آهني از قبيل بيل، شاخي، كلنگ، دستار و... را بصورت بيل بازي به نمايش مي نهند. در بادام باغ (باغ نمونه زراعتي) مزارع تحقیقاتی دولتی که در شمال شهر کابل واقع است، با حضور مقامات عالی رتبه دولتی در آنجا، بخش ديگر از مراسم نوروزی است که با رژه دهقانان و نمايش های محلی همراه است.
میله گل سرخ
یکی از جلوههای زیبای نوروز در افغانستان، برپایی «میله گل سرخ» در شهر مزارشریف در ولایت بلخ است. در نوروز که سراسر دشتهای اطراف مزارشریف سرشار از گلهای سرخ شقایق است، هزاران افغانستانی از سراسر کشور در مزار شریف «پایتخت تاریخی و سنتی نوروز» گردهم میآیند و در حالی که لباسهایی با رنگهای شاد و روشن بر تن دارند، سرودخوانان، به پیشباز بهار میروند. پس از «جشن گلسرخ» مردم با سینیهای هفتمیوه و خوراکی های گوناگون در دست به میان گلها و سبزهها میروند و به جشن و بزم شادمانه ادامه میدهند. درفش گلسرخ تا چهلروز در میانه میدان باقی خواهد ماند. در روز نوروز تمام دامنۀ كوه ها و دره ها بيابان ها و حتي سر ديوارهاي گلي همه گل لاله و گل سرخ عروسك (آلاله ) مي رويد. مردم سال نو را در دامان طبيعت در دامنه كوه هاي مزار شريف در كنار گل هاي لاله برگزار مي كنند. در آغاز بهار انواع گل ها به ويژه هاي لاله درمزار شريف مي رويد و دامنه دشت و صحرا مملو از گل هاي لاله است و مردم مزارشريف نيز خانه هاي خود را با گل لاله آذين بندي مي کنند.
میله گل سرخ به سخی جان است
شهر مزار پر ز مهمان است
ميله پهلوانان
در اين ميله ورزش كاران باستاني ورزش هاي سنتي شان را با (ضرب و ميل، پهلواني، نيزه بازي، بزكشي، اسپ دواني، تير اندازي كمند اندازي به نمایش می گذارند. امروزه ورزش های رزمي و سایر رشته های ورزشی بر آن افزوده شده اند.
میله بزکشی
مراسم "بزكشي " كه يكي از سابقه دارترين مسابقات در ايام نوروز در افغانستان به شمار مي رود، بخش ديگري از جشن های نوروزی است. اسب سواران كه از مدت ها براي اين مسابقه تمرين كرده اند، تلاش مي كنند كه لاشه بزي را از رقبا بربايند و به حلقه اي كه در انتهاي ميدان است برسانند. اين جشن با مراسم كمتري در ديگر شهرهاي افغانستان مانند كابل نيز برگزار مي شود.
آداب و رسوم نوروزی
سمنك پزی
از جمله سنت ها و جشن های نوروزی و آغاز سال نو، راه اندازی سمنک (سمنو)پزی در شب اول نوروز همراه با سرور و شادمانی است. زنان و دختران از چند روز پیش گندم را در تشت ها تر مي كنند تا جوانه بزند. آنان در شب نوروز از سر شب تا صبح مشغول سمنك پختن هستند، بيت می خوانند و ديگ سمنك را كپچه مي زنند. سمنک معمولاً توسط زنان و دختران دم بخت تهيه می شود و هر کس نذر و نيازی دارد، در پختن سمنو مشارکت می کند. سمنک که از گندم خیسانده و سبز شده تهیه می شود، مظهر خیرو برکت به حساب می آید و آن را به امید برآورده شدن نیاز ها و مرادها می خورند. دختران هنگام پختن دف می نوازند و آهنگ های ویژه می خوانند:
سمنک نذری بهار است
دخترها دور اش قطار است.
سمنك در جوش ما كپچه زنيم
ديگران در خواب ما دپچه زنيم
سفره هفت سين
مردم افغانستان در روز نوروز سفره هفت سين و هفت ميوه و یا دسترخوان سخي را در خانه ها هموار مي كنند كه سال نو را با سفرۀ پر آغاز كنند و در ديد و باز ديدها از مهمانان پذيرايي شود.( دسترخوان سخي همان سفره هفت سين است البته قدري بزرگتر که حاشیه سفره را با میوه جات و ماهی جلبی (زولبیا) سمنک و هفت سين تزئین می کنند و بين كال سفره را مقدار زيادي ميوه جات خشك می گذارند تا هركس كه خورد بخورد و هركس كه برد ببرد. دسترخوان سخي بیشتر در خانه هاي اغنیا و زمين داران و باغ داران پهن مي شود تا همه استفاده کنند. هفت میوه، چیزی شبیه هفت سین در ایران، مجموعه ای است از پسته، بادام، کشته (برگه) زردآلو، شکرپاره، گردو و سنجد که سه روز پیش از نوروز در آب گذاشته می شود تا روز نوروز مهمانان را با آن پذیرایی کنند. در کنار آن به روی سفره نوروزی هفت خوردنی که نام آن با حرف سين آغاز گردد، قرار داده مي شود. مثلاً سير، سرکه، سمنک، سمارق، سنجد، سيب، سبزی (پالک)، سبزه و غيره. به نظر مي رسد، هفت سين در گذشته های دور نزديک به رسم امروزی بوده باشد، گرچه این روزها سفره نوروزی با شمع، شاخه های گل، شاخه برخی درختان بارور، خوشه غله جات، حبوبات، آب، شير، عسل و تخم مرغ هم تزيين مي شود.
هفت ميوه
برای تهيه هفت ميوه، هفت نوع ميوه خشک (آجيل) را در آب می گذارند که در نهايت شربتی خوش طعم و خوشمزه از آن درست می شود. هفت ميوه يا ميوه ترکرده نيز از شمار سنت های نوروز است. چند روز مانده به نوروز انواع کشمش شيرين ، آبجوش، شکر پاره و مانند آن را مي شويند و در آب ترمي کنند. يک روز پيش از نوروز خسته باب چون چهارمغز، بادام، خسته و پسته را نيز پوست گرفته، به ميوه های ديگر اضافه مي کنند. سرانجام يک مشت سنجد هم با پوست به آن اضافه مي شود. اين ترکيب خوشمزه و در عين زمان بسيار مفيد و صحی، بیشتر در نوروز پس از غذای ظهر صرف مي گردد. تركيب اين هفت ميوه عبارت اند از: كشمش سبز و سرخ، چارمغز، بادام، پسته، برگه و سنجد.
سبزه کاری
مردم افغانستان سال نو را با سبزه و رنگ سبز آغاز می کنند. سبزی ها پیام آور بهار است. با سبز شدن سبزه ها مردم زمستان را که گاهی با تلخی و سختی همراست پشت سر می گذارند. آنان در داخل جام و یا هرظرفی مقداری گندم، عدس، تره تيزک، ده پانزده روز به عيد مانده در خانه می کارند و با سبز شدن آنان شاد می شوند. برای اين کار بیشتر از ظرفی استفاده می کنند که از جنس مس يا روی باشد. وقتی مقداری دانه را برای سبز شدن در داخل ظرف می ریزد نخست به سلامتی پدر و مادر و به ترتيب پس از آن نام اعضای خانواده را می آورند. برای آنان سلامتی و سال خوب از درگاه دادار پاک می خواهند. البته دوستان و همسایه ها را از یاد نمی برند.
خانه تکانی يا رفت و روب
يکی دو هفته و گاهی چند روز مانده به نوروز خانه تکاتی يا رفت و روب انجام می گيرد. اثاثيه را جابه جا و گرد گيری می کنند و دوباره آن ها را می چينند. گلیم ها روی برف تکان می دهند و پوشیدنی های خواب را در باد می جنبانند. مردم افغانستان باور دارند که فرشتگان در روز نوروز به امر خدا رزق و روزی بندگان را قسمت می کنند و به خانه ها سر می زنند. اگر خانه ای تمیز و پاک باشد خوش حال می شوند و برای آنان دعا می کنند و از خداوند می خواهند که برکت به روزی آنان بدهد. اما اگر خانه ای پاک نباشد ناراحت می شوند.
ديد و بازديد
از بامداد نوروز ديد و بازديدها آغاز می شود در همه خانواده ها رسم است که به ديدار کسی که از نظر سن و شخصيت نسبت به ديگران بزرگ تر است بروند و دست او را ببوسند و عید را تبريک بگويند. آن کس می تواند پدر بزرگ، مادر بزرگ و یا بزرگ فامیل و قوم باشد. وی نیز عيدی خود را به کودکان که شامل سکه يا پول است می دهد. بزرگان خانواده نيز صبح عيد نوروز نخودچی، کشمش، نان شيرينی، تخم مرغ رنگی يا سکه به کوچک ترها عیدی می دهند. برخی هم صبح زود به قبرستان ها می روند و برای درگذشتگان فاتحه می خوانند. اگر در فامیل کسی درگذشته ای نزدیگ داشت عیدی نمی گیرد. دیگران به خانه وی برای عیدی نه بلکه برای تسلیت و فاتحه می روند. وی نیز چون عید است سخت نمی گیرد با مهمانان با خوشرویی برخورد می کند.
جوانان پس از فراغت از دید وبازدید با هم به میدان بازی می روند. در گذشته بیشتر سنگیرگ، توپ دنده، شیغی بازی و ساییر بازی های رواج داشت اما امروزه بیشتر اولیبال و فوتبال بازی می کنند. مردان هم گاهی گیرگ( نشانه زنی) بازی می کنند.
سيزده بدر
روز دوازده فروردين همه وسايل تهيه می شوند و هر چه از شيرينی ها و خشکبار باقی مانده برای صبح سيزده آماده می شوند. صبح سيزده فروردين همه دسته دسته عازم کوه و باغ های اطراف شهر و روستا می شوند و معتقدند در روز سيزده فروردين نبايد در خانه ماند زيرا اين روز نحس و بديمن می باشد. روز سيزده پيش از طلوع آفتاب و تا پاسی از شب ادامه دارد. در عصر اين روز ويژه سبزی گره زدن دخترهاست که در واقع برای گشايش بخت خود اين کار را می کنند و ترانه هايي می خوانند. چنانچه سيزده به ماه رمضان بيفتد. مراسم را بعد از تمام شدن ماه رمضان در اولين جمعه يا اولين عيد انجام می دهند. برخی وقتی می روند مقداری آب در راه رفتن می ریزانند و وقتی بازگشتن چند سنگ پشت سر خود می اندازند. به این معنی که سفر سيزده بدر بی خطر باشد و آرزو ها بر آورده شود. و وقت برگشت سنگ را می اندازند که نحس سیزده و زمستان سخت پشت سرگذاشته شود. سال خوبی در سال نو را با این حرکات نمادین تداعی می کنند.
دیگر مراسم نوروزی
زنان افغانستان پیش از نوروز بیشتر بهفکر پختن حلوا، سمنک، کلوچهی نوروزی و حلوا شیستی هستند. آنها بر این عقیدهاند که این غذاها سررشتهی زندگی را به دستشان میدهد.
در این شب داماد برای نو عروس خود هدیه، خروس، برنج و یک دست لباس میخرد. این هدایا در خونچه گذاشته میشود و دو یا سه نفر با زدن دهل و ساز آنرا به خانهی عروس میبرند.
در روز اول مردم صبح بسيار زود برخاسته به كنار نهرها و قنات ها رفته شستشو ميكنند. به روی يكديگر آب ميپاشند و شيريني تعارف ميكنند، صبح پيش از اينكه كلامي را بگويند شكر ميخورند و يا سه مرتبه عسل می خورند و براي حفظ بدن از ناخوشي ها و بدبختيها، روغن به تن ميمالند و اسپند دود ميکنند.
ساعتی مانده به تحویل سال، مردم به مساجد میآیند و روحانی مسجد تشتی پر از آب را فراروی خود قرار میدهد. او با خواندن قرآن، آیاتی خاص را با زعفران روی کاغذ مینویسد. حاضران مقداری از آب را مینوشند و مقداری را با خود میبرند و اعتقاد دارند متبرک است.
در شهرستان جاغوری از توابع ولایت غزنی25 روز پيش از نوروز مردم در پیش خوان منزل غلات و يا حبوب ميكارند و آن را نميچنند. در ششمين روز نوروز آن ها را ميكنند و به ميمنت در مجلس ميپراكنند و تا روز 16 فروردين (ماه حمل) آن را جمع نميكنند. آنان این دانه ها را ميكارند و ميپندارند كه هر يك از آن ها محصولش در سال جدید بيشتر خواهند شد.
مردم افغانستان چندروز پیش از نوروز گندم در گلدان ها می رویانند و درشب نوروز گلدان ها را بالای دسترخوان می آورند. در این روز عقیده به این است که در موقع تحویل سال نباید از خانه و خویشاوندان شان دور باشند و همچنان دهن گونی ها و خلته های آذوقه و خوراکی ها را باز می گذارند و منتظر تحویل سال می می مانند.
ياد کردن از درگذشتگان يکي از آيـين هاي کهن پـيش از نوروز است که به اين مناسبت به قبرستان مي روند و خوراک مي برند و به ديگران مي دهند که رسمي عام است. در اين روز، خانواده ها خوراک (پلو)، نان، حلوا و خرما بر مزار نزديکان مي گذارند و بر مزار تازه گذشتگان شمع، يا چراغ روشن مي کنند. در برخي از شهرها و محلات، روز پيش از عيد، خانواده هاي عزادار، از خويشان و نزديکان با غذا و حلوا پذيرايي مي کنند و برمزار جمع مي شوند.
در ديد و بازديد هاي نوروزي رسمی است که نخست به خانهً کساني بروند که "نوروز اول" در گذشت عضوي از آن خانواده است. خانواده هاي سوگوار افزون بر سومين، هفتمين و چهلمين روز، که بيشتر در مسجد برگزار مي شود، نخستين نوروز که ممکن است بيش از يازده ماه از مرگ متوفي بگذرد، در خانه مي نشـينند.
همین طور در افغانستان نوروز همزمان با آغاز کار و تلاش است. روز دوم سال به جشن معارف موسوم است و فعاليت مدارس و سال تحصيلي جديد در كشور شروع می شود و دانش آموزان و دانشجویان پس از تعطیلات زمستانی، درس هايشان را آغاز مي كنند.
منابع و مآخذ
1- تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور
2- تهيه كننده براي سايت: محمد علي مبلغ
3- بی بی سی 21 مارس 2010 - 01 فروردین 1389
4- نوشته جان محمد اميري
5- عبدالحکیم صافی - پژوهشگر افغان
6- برگرفته از تارنمای خبرگزاری بی بی سی فارسی
7- وب سایت دیپلماسی ایران
8- نوشته شده در یکشنبه بیست و ششم اسفند 1386ساعت 12:37 توسط عبدالله قربانی