توصیف اندام معشوق در دوبیتی های هزارگی

اوال آمد بیو بیری اورده

کمر باریک از جاغوری اورده

کمر باریک کمر شی تال وری یه

چیمای شی گرگ قد مال وری یه

وصف اندام معشوق در دوبیتی های هزارگی، برخاسته از خواستگاه امروزي آن است. نه حرفي از عشق آسماني در آن است و نه حرفی از سماع عارفانه تا دست بر افشاند و پای بکوبد. زيرا ساده سرایی و عاشقانه های زمینی(حقوقی و اجتماعی)، عشق های آسمانی، عارفانه و صوفیانه را از گردنه اي دوبیتي های هزارگی خارج کرده است. در اين دوبیتی ها استعاره های خاص عارفانه از آنچه در شعرهای بزرگان ادبیات پارسی به کار رفته اند وجود ندارد. اندام معشوق بدون به کارگيري آگاهانۀ واژه های استعاري صوفیانه به کمال رسیده است.

ادامه نوشته

 

برای یافتنت، تمام روزنامه های جهان را جستجو کردم

 

(یادی از ایزد بانوی شعر فارسی دری بانو شکریه عرفانی)

 کویته پاکستان:

در کویته هزاره ها به گویش فارسی هزارگی از نوع کویته ی آن صحبت می کنند که ترکیبی از فارسی به گویش هزارگی، اردو، پشتو و انگلیسی است. این لهجه روزگار خوشی ندارد. به زودی در اثر جهانی سازی شدن فرهنگ و زبان انگلیسی و تسلط رسانه ای فرهنگ پاکستانی و زبان اردو و کم رنگ شدن فرهنگ بومی هزارگی و احساس قومی از این لهجه ته رنگی باقی نخواهد ماند. تکانه ای کوچکی لازم است تا بتوان این لهجه را از گردنه ای گویش هزارگی خارج کرد. اگر گویشوری و یا لهجه وری از این گونه ای زبانی هنوز باقی است به خاطر حس قوم گرایی و فشار قومی و سیاسی اقوام دیگر پاکستانی بر هزاره های کویته است.

ادامه نوشته

 

مرده های بامدادی

(به تنهایی های استاد شهید اکرم یاری که در نسل ما جریان یافته است)

 

ما همه همذات توییم

منجمد شده در تو

درخت هاییم که ترا استاده ییم

و باران که مدام گریه ات می کنیم

پس از چند بهار

پس از چند خزان

پس از چند زمستان

ما رگهای متورم شده ای توییم

به خطا دریای سنگماشه مان خوانده اند

دره ها و تپه های توییم

که آزادی را به بلندایی خاکریز خوانده ایم

یاری !

 

ادامه نوشته

 

گویش هزارگی دموکراتیک نیست

 (درآمدی بر زبان پنهان و آشکار هزاره ها)

 گویش هزارگی به سبب ساختار سنتی و بافت قومی هزاره ها به صورت پنهان و آشکار دارای دو گونه کاربرد زبانی است. زبان حوزه زندگی خانوادگی و روابط شخصی، احساسی و عاطفی، چه در محیط محدود خانه و مسكن یك فرد، چه در حوزه عمومی و بیرون از خانه که در ارتباط با روابط عاطفی و خانوادگی تعریف می شود و زبان یکدست و تعریف شده ای عمومی در بیرون از فضای حریم خصوصی که به آن زبان عمومی می گویند. از این رو زبانی که در حوزۀ خصوصی- شخصی، محیط خانوادگی و حریم خانه و خانواده به سخن می آید، تفاوت‌ بسیاری با گپ و گفت در اجتماع، جاهای رسمی و محیط های عمومی دارد. دو لایه و دو سویه بودن گویش هزارگی که خود جزء زبان های معناگرایانه است به این دوگونه کاربرد زبانی کمک کرده است. این دوگانگی همواره خود را در فرم، روساخت یا ساختار و ساخت بیرونی زبان نشان می دهد. و در محتوا، ژرف ساخت زبانی و ساخت معنایی نیز حضور پررنگی دارد. این گونه نگرستن به زبان قائل بودن به استقلال حوزه «شخصی و خصوصی» است كه آن را از نگاه دیگران و حتی نهادهای حوزه عمومی خارج می كند. به واسطه این تمایز، شهروند آزاد و مستقل هزاره هویتی شخصی و هستی ای یگانه و خودمحور پیدا می كند که حوزه خصوصی و حریم خصوصی اش می خوانند. حریم خصوصی به لحاظ وجودی، حق طبیعی و ذاتی هر کس است. بنابراین حریم خصوصی، مفهومی شناور در آزادی وجدان، اندیشه، کنترل بر جسم، روان، خلوت و تنهایی در منزل و مکان خصوصی، اطلاعات شخصی، حیثیت، اعتبار و... معنا می یابد. این دو نگاه به زندگی در زبان هزارگی جایگاه پر رنگی دارد. البته حریم خصوصی از همه پر رنگ تر است.

ادامه نوشته