یاد کردی از آبی میرزا، میوز موسیقی محلی هزاره ها  

ابی میرزا

    به یاد آواز های خاموش زنان و دختران بی نام و نشان پیدگه

 

  دل آرام آغی- مادر میرزا را می توان میوز، مادر( میوز و وای ترپ) موسیقی محلی هزاره ها نامید. واژه موزیک (که معرب آن موسیق است) از نام موز یا میوزگرفته شده است. درافسانه ها و اسطوره های کهن یونان و روم، نام ارفئوس و الیمپوس آمده است که مقام آنها را به الوهیت نیز رسانیده اند، اینان میوزها در مجموع الهه‌های هنر و شاعرانگی بودند. « در اساطیر یونانی دختران زئوس، خدای خدایان، میوز نامیده می‌شدند. در افسانه‌های اولیه آن‌ها ۹ خواهر با یک اندیشه، روح و دل بودند و همه میوز نامیده می‌شدند. چنانچه این دخترها به مردی ابراز عشق می‌کردند، آن مرد از هر نوع تشویشی دور می‌شد و آرامش می‌یافت و از تمام مردان مقدس جایگاهی بالاتر می‌یافت.در زبان امروز به شخص الهام‌دهنده هنرمند میوز می‌گویند».

اگر چند واژه الوهیت در حوزه موسیقی و موسیقی محلی سخن بزرگی است اما (مادر موسیقی هزارگی) را به راحتی می توان در باره آبی میرزا به کار برد. اگر چند او نیز الهه یا الهام دهنده شاعران محلی سرا و آوازخوانان محلی پس از خود بود. چه بسیار کسانی بودند که با سبک او بالا آمدند و شهرت یافتند.( آبه میرزا در مصاحبه ای که سال گذشته با مجله «هنرمند» درکابل انجام داد، از زندگی پر از رنج خود بسیار دردمندانه یاد کرده، می گوید: «صدایم را دزدیدند.»  (در این رابطه مقاله «عیسی مسیح» با عنوان: تنها صداست که می ماند» خواندنی است) نمونه کامل آن صفدر مالستانی است. دختران دوبیتی سرای هزاره و بسیاری از آوازخوان محلی در شب نشینی ها با الهام از او می سرودند و می خواندند. او بدون شک مادر موسیقی زنان هزارهاست.

  بدین سان، در هزارستان می توان هنرمندان زن بسیاری را یافت که درزمینه هنر موسیقی این مرز و بوم متحمل زحمات بسیاری گردیده اند؛ یکی از شاخص ترین چهره این گونه زنان آبی میرزا است، نوازنده چیره دست قیچک و دمبوره و آواز خوان برجسته، که خود نمونه یک هنرمند زن هزاره است. با وجود او، می توان دوره آواز خوانی وی را، دوره درخشش موسیقی اصیل هزارگی نام نهاد که با خوانندگی و نام او خوش درخشید.

 

ادامه نوشته

 

مقام ها و دستگاه های موسیقی محلی هزارگی

دکتر حفیظ الله شریعتی سحر

 موسيقي و ترانه در فرهنگ و باور هزاره ها پيوند جاودانه‌اي با زندگي آنان دارند. مقام‌هاي موسيقي هزاره ها به نام (بيت معروف) هستند. هر طايفه و تيره هزاره نوازندگان محلي ويژه‌اي دارند كه به آنها آواز خوان مي‌گويند. آنان مخارج ساليانه خود را با شركت در مراسم عروسي و جشن‌هاي ديگر به دست مي‌آورند و به كار زراعت و دامداري نيز مي‌پردازند.

آواز خوان ها مردمي عاشق پيشه و شاعر مسلك اند كه بيشتر وقت زندگي روزانه خود را صرف ساختن ابيات و ساخت موسیقی محلی می کنند. آنان در به وجود آوردن آثار و ادبيات عاميانه سرزمين هزاره ها سهم بسزايي دارند. آلات موسيقي هزاره ها، ساده، محدود و عمدتاً شامل: دمبوره، غیچک، ساز و دهل اند. آوازهاي محلي روستاهاي هزارستان با لحجه‌هاي مخصوص به خودشان، در دستگاه های گوناگون به خصوص در هنگام عروسي و شادي خوانده می شوند.

موسيقي محلی هزاره ها يکي از حوزه هاي گسترده موسيقي مقامي خراسان بزرگ و افغانستان کنونی است. نام مقام ها و دستگاه ها بيانگر نسبت هر نغمه با موضوع و سرگذشت ابداع آنهاست و اين بدان معناست که هر مقام اصيل موسيقي هزارگی در نسبت با مراسم، آئين ها و يا سنت هاي هزاره ها تکوين يافته است. به طورنمونه: مقام و دستگاه های مالستانی، بامیانی، یکاولنگی، شهرستانی و جاغوریگی بیانگر چنین ابداعی است. مقام ها و دستگاه های موسیقی محلی هزارگی چنین اند:

  

ادامه نوشته