نذرهای هزارگی

هزارستان با بیش از هزاران سال قدمت مملو از پتانسیل‌های سنتی است. مردم این دیار پس از گذشت هزاران سال هنوز جذب مدرنیزه به شکل ویرانگر آن نشده‌اند، به همین خاطر است که همچنان نذرها، جشن‌ها، عادات و رسم‌های اجتماعی و سنتی در این سرزمین به قوت خود باقی اند. هزاره ها برای مراسم و آئین‌های بومی سرزمینشان ارزش خاصی قائل هستند.

نذر مراسم ویژه سنتی و محلی در هزارستان است. نمادها و نشانه های که شاید پلی بین مردم شناسی و مطالعات فرهنگی باشد. در مجموع، مراسم نذر و نذری دادن در هزارستان تداعی کننده ارزش‌های اجتماعی نظیر: برابری، تعاون، اتحاد، نظم، تعادل و توازن است. همکاری مردان و زنان در کنار هم در وقت پزیدن نذر نشانه مساوات و برابری نسبی زنان و مردان در عرصه زندگی است. مراسم نذری دادن مجموعه‌ای از ارزش‌های انسانی و اسلامی و پیش از اسلامی در کنار همیاری و دوستی است که نشان دهندی فرهنگ و آداب و رسوم و عقاید و سنت های کهن هزاره ها است. این مراسم نشان از عواطف و خلقیات و - در معنایی كامل - هویت انسانی آنان دارد. دیرینگی هزارستان و پایبندی مردم منطقه به اعتقادات دینی و ملی باعث شده که هنوز آنان آداب و سنت های کهن خویش را حفظ نمایند و این میراث ها را به یادگار داشته باشند. اگر چند این آیین‌ها نیز چونان سایر امور در گذر زمان کارکرد راستین خود را از دست داده اند و تنها به نوعی رسم مُبَدّل گردیده اند اما کارکرد اجتماعی آنان همچنان پا بر جاست. با اين حال چون آداب و رسوم نذری دادن ريشه در قدمت و ديرينگي هزاره ها دارند؛ لذا می توان تجلي روح فرهنگ معنوی هزاره را در آن دید. از این رو بررسی فرهنگ و آداب و رسوم مانند نذر و نذری دادن، ما را در شناخت تاریخی و بومی بودن هزاره ها یاری می رساند.

باری از ویژگی های شاخصی که در فرهنگ و رسوم مردم هزاره به چشم می آید، جایگاه اعتقادات و باورهاي مذهبي در بسياری از آداب و رسوم آنان است. چنانچه هزاره ها مراسم مذهبی را با شکوه تمام برپا می نمایند و به سفرهاي زيارتي علاقمند بوده و به زیارت امامزاده‌ها و حضور در اماکن مذهبی توجه خاصی دارند. آداب و رسوم و اعتقادات بومی مانند نذر و نذری دادن در میان هزاره ها جایگاه خاصی دارند.

سفره‌هاي نذري

نذر بی بی تشکی

 این نذر مخصوص زنان است و مردان را در آن راه نیست. زنان در مراسم ویژه نذر بی بی تشکی گردهم می آیند و حلوا می پزند. وقتی حلوا پزیده شد. مادر خانه نخست وضو می گیرد و دو رکعت نماز می خواند و سپس دعای مخصوص برای سلامتی اهالی خانه و دوستان و مردم می کند و در پایان در حضور زنان همرا با صلوات سر دیگ را بر می دارد. زنان دور از چشم مردان حلوای نذری را بین خود و فقرای روستا قسمت می کنند. مردان نباید از این حلوا بخورد. می گویند اگر مردان بخورد بیمار می شود. در وقت پزیدن این نذر مردان نباید بر بام بر آید، چون دود این نذر مردان را کور می کند.

مردم می گویند ریشه این نذر به  دوران پیامبر اسلام و جنگ احد بر می گردد. آنان می گویند که وقتی خبر شهادت پیامبر به مدینه رسید، زنان آشفته و ناراحت شدند. عایشه زن پیامبر نذر کرد و در آن پیروزی مشرکین را خواست و ظاهرا از شهادت پیامبر ناراحت نشد. اما حضرت زهرا (س) در پنهان نذر کرد و سلامتی پدر را خواست و پیروزی مسلمانان را بر کافران دعا کرد. زنان پنهان این نذر را بر پا می کنند و در آن برای پیروزی اسلام و مسلمانها دعا می کنند.

این نذر اکنون به خاطر وحدت مسلمانها در افغانستان و مشکوک بودن سند آن گرفته نمی شود. این نذر ممکن است به سنت های کهن هزاره ها به دوران پیش از اسلام برگردد که نشان از دیرینگی و بومی بودن هزاره ها دارد. زیرا هزاره ها نذر چهارشنبه سوری را همچنان برپا می دارند.

 نذر مردا (زيارت اهل قبور)

حمل یا فروردین از آنِ ارواح درگذشتگان و نیاکان است؛ و در آن، روان‌های نیاکان مورد ستایش قرار می‌گیرد و کار ویژه‌های گوناگونی به آن ها نسبت داده می‌شود. بدین مناسبت مردم هزاره هرسال یک بار در فصل بهار به صورت جمعی سر قبرستان ها می روند و یادی از درگذشتگان و خیل رفتگان شان می کنند. در این روز زنان و مردان به صورت جمعی غذا می پزند و دیدار رفتگان شان می شتابند. برخی حلوا می پزند برخی برنج، برخی دلده و برخی شیر روغو. اما اصل بر شیرروغو و غذای شیرگون است. زیرا در این فصل حیوان های شیرده، شیر می دهند و به شکرانه آن هزاره ها یادی از رفتگان شان می کنند. هزاره ها در این روز سر قبرستان ها می روند و از غذای نذری می خورند، به مسافران و روندگان راه می دهند. نذری های خورده نشده را به خانه های فقرای منطقه می فرستند. با سوادان دعای فاتحه می خوانند و مردم آمین می گویند. در پایان مردم یگان یگان و چندتایی روی قبری می نشینند و با رفتگان شان خلوت می کنند و دعا و فاتحه می خوانند. برخی مردم با تازه درگذشتگان شان درد دل می کنند و حرف می زنند.

نذر چهار شنبه سوری

هزاره ها چهارشنبه آخر سال را چهارشنبه سوری می گويند و مراسم ويژه آن در شب چهارشنبه صورت می گيرد. عدد چهار، در چهارشنبه به عدد رمزی چهار اشاره دارد. فیثاغورث عدد چهار را اصل و ریشه طبیعت جاودان می داند. چهار طبع انسانی، چهار عنصر حیات، نشان از وجهی مهم و مثبت دارند که اگر چه به تدریج شکل گرفته، اما امر واحدی است. بنابراین عدد چهار، حکایت از چهار وجه طبیعت دارد که به تدریج عنصری واحد یعنی طبیعت، سال، مکان یا هر پدیده چهار وجهی را می سازند. به این ترتیب که اولین چهارشنبه منسوب به باد است و در آن نیز باد می آید. دومی خاک، سومی آتش و سرانجام آب که در این زمان از یخ بستن خاک کاسته می شود و زمین نفس می کشد. اگر آب را نماد باروری بدانیم، آخرین چهارشنبه حوت(اسفند) با باروری طبیعت همراه است. مراسم ويژه ي آخرين چهارشنيه سال با پزیدن حلوا در هزارستان همراست. هزاره ها معتقدند هر كس در اين روز حلوا بپزد بلاها نيز از خانه ی آنان دور مي شوند. درگذشته مردان روستا در اين روز به تير اندازي مي پرداختند و زنان در خانه حلوا می پزیدند. بر اساس رسم هزاره ها شب چهارشنبه سوری نباید نفرینی صورت گیرد. زیرا آنان بر این باورند كه در روزهای آخر سال؛ قضا و بلا نازل می‌شوند كه با دعا و نیایش و نذر می توان از آن دوری جست.

درگذشته عصرروز چهارشنبه آخرسال اين سنت بدينگونه اجرا مي‌شد كه هرخانواده مقداري هيزم گرد می‌کردند و دیک بر پا می‌داشتند. حلوا می‌پزیدند و در دوران حلوا پزی صلوات می فرستادند. وقتی حلوا پزیده می‌شد. مادر خانه نماز می‌خواند و سر دیک را با صلوات بر می‌داشت. آن گاه همه گرد هم می‌آمدند و از حلوای شیرین دست پخت مادر صرف می‌کردند. شب که از راه می‌رسید دور دسترخوان پر از مهمان چارشنبه سوری می‌شد. در پایان خاكستر آن را در جای دور از زیر پا شدن می‌ریختند. این مراسم را گویا نذر بی بی(فاطمه دخت پیامبر"س") هم می‌گفتند.

کانگیشو مراسمی بود که در آن مقداری فتیله را با روغن حلوا می زدند و به صورت شمع آتش می افروختند. شمع ها را دور سر اهالی خانه می چرخاندند و دعا می کردند. این کار گونه ای دیگر از پریدن روی آتش بود که در خراسان و ایران رایج است.

نذر امام

مردم هزاره برای بزرگداشت و یاد و خاطره امام حسین (ع) و روز عاشورا هر سال مراسم عزاداری برپا می دارند. مراسم عزاداری برای سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدا ... الحسین (ع) و خاندان و یاران پاکش در روستاهای هزارستان از اهمیتی زیادی برخوردار است. بدین مناسبت هزاره ها گوسپندی را در نوزادی نذر می کنند و آن را در شب های محرم ذبح می کنند و برای شرکت کنندگان مراسم عزاداری امام حسین (ع)  آب گوشت می پزند. چوپان و دیگران حق ندارند این گوسپند را بزنند و یا به آن فحش بدهند. در شب های محرم به ویژه تاسوعا و عاشورای حسینی عاشقان و ارادتمندان حضرت اباعبدا ... الحسین (ع) خصوصا جوانان و نوجوانان و کودکان پس از صرف غذای نذری به یاد آن امام همام و فرزندان و اصحاب پاکش به عزاداری می‌پردازند.

نذری عید قربان

هزاره ها گوسپندی را نذر می کنند که در عید قربان به فقیران بدهند و آنان را شاد نگه دارند تا درشتی فقر و ناداری غبار غم به چهرۀ آنان ننشاند. این نذر غیر از گوسپند قربانی است. اما برای قربانی، در این روز معمولا هزاره ها چند خانوار با هم گاوی را قربانی می کنند و گوشت آن را به فقرا و مستمندان احسان می کنند. برخی دیگر به ویژه حاجی های هزاره گوسپندی را قربانی می کنند و به بین مردم، دوستان و مستحقان و فقیران قسمت می کنند. پس از ختم مراسم قربانی دید و بازدید شروع می شود و به خانه دوستان و اقوام و آشنایان می روند و پس از عید مبارکی حلالیت می طلبند. مراسم دید و بازدید این عید تا سه روز ادامه می یابد. برخی از هزاره ها با نوارهايي از پارچه هايي رنگارنگ و مُهره های الوان و چيزهای ديگرگوسپند نذری را تزيين می کنند، پیشانه، دست و پا و ساير قسمت های بدنش را با رنگ ایلنگ سرخ رنگ می کنند. در برخی روستاها وقتی گوسفندان نذری ذبح شدند، بدن آن را قطعه قطعه می کنند و به دوستان و اقوام و افراد فقير می دهند و هيچ چيز از آن را برای خود و بچه های خود نگاه نمی دارند.

نذر شب احیا

درشب های نوزدهم، بيستم و بيست و سوم ماه مبارک رمضان هزاره ها احيا می گيرند. در اين شبها پس از خوردن افطاری مؤمنين به مساجد رفته تا وقت سحر به دعا خواندن و راز و نياز با پروردگار می پردازند. در شب احیا هزاره ها دعاهای مخصوصی می خوانند و قرائت قرآن در اين شب ها انجام می شود. برخی از هزاره ها در این شب ها گوسپندی را نذر می کنند و به احیاگران می دهند .روز شهادت مولا علی (ع) هزاره ها به قبرستان رفته ضمن فاتحه برای مردگان خود به مردم غذای نذری می دهند. در شب نوزدهم ماه رمضان که شب ضربت خوردن حضرت علی (ع) است، مردم هزاره برا ی برآورده شدن حاجات خود شیر نذر می‌کنند، زیرا بر این اعتقاد بودند که شمشیر ابن ملجم زهر آلود بوده و یتیمان برای درمان امام (ع) برای ایشان شیر آورده بودند و بر این اساس پخش شیر در این شب امری مرسوم است.

نذر ماه صفر

در ماه صفر مردم هزاره در قالب هئيت هاي عزاداري ضمن انجام مراسم ويژه به تهيه و پخت غذا كه اغلب آب گوشت نذری است مبادرت مي ورزند. در اين روز علم ها را از مساجد بيرون مي آورند. پس از گرد آمدن به صورت دسته جمعي به سوي امامزاده ي(مزار) روستا روانه مي شوند. پس از مراجعت از مزار، مردم، به صرف غذای نذری فراخوانده مي شوند. عده اي از زنان صبح زود دلده یا حلوای نذری را كه از شب قبل آماده كرده اند بين همسايه ها و آشنايان تقسيم مي كنند. هزاره ها ماه صفر را ماه نیکو نمی دانند و به این سبب مبادرت به دادن حلوای نذری می کنند.

نذرختنه سوران(سنت کردن)

از مراسم معمول و متداول درهزارستان مراسم ختنه سوران پسران در سنين 4 يا 5 سالگي است. در اغلب روستاها روز ختنه سوران پسر را حمام مي برند. چشم هايش را سرمه مي كشند و لباس نو بر تنش مي پوشانند و در خانه اي كه همه جمع اند اسپند دود مي كنند و دهل وسرنا مي زنند و پسر را به تيغ سلماني مي سپارند. هنگام ختنه، دهان پسر را كه از درد داد مي كشد از شيريني و نقل و نبات پر مي كنند و پسر را هديه هاي زياد نثار مي كنند. خانواده های هزاره برای این که پسرشان زود خوب شود و خدای نکرده آسیب نبیند نذری به گردن می گیرد و پس از مراسم ختنه سوران ادا می کنند. نذر را به آشنایان و دوستان و به ویژه فقیران می دهند.

نذر درختان

هزاره ها در اول فصل بهار پس از نوروز که درختان گل می آورند، نذری می دهند که آن نذر درختان می گویند. غذای نذری درختان(کوچه) است که از آب، گوشت و گندم درست می شود. هزاره ها این نذر را بدان جهت می دهند که سرما و باران گل ها و شکوفه های درختان را خراب نکنند و درختان بار سالم بدهند و سال پر برکت داشته باشند.

نذر برای آزادی زندانیان

هزاره ها برای آزادی زندانیان بی گناه شان سه روز روزه می‌گیرند. و برای برآورده شدن آن نذر ختم انعام می‌كنند و برای این كار از كسانی كه در قرائت قرآن تبحر دارند دعوت می‌كنند و به هنگام خواندن قرآن مقداری نمك، چند قرص نان و چند ظرف آب در سینی بزرگی می‌گذارند و در مجلس قرار می‌دهند. پس از خواندن قرآن غذاهایی نذری را به قرآن خوانان و مردم و به ویژه فقیران می دهند.

نذر سلیمانی (ملنگ مالا)

كشاورزان هزاره هر یك بسته به توانائی خود چند گاو وگوسفند و بز دارند كه خود به نگاهداری و پرورش آنها می‌پردازند مگر آنكه شماره دامها زیاد باشد كه در اینصورت چوپان می‌گیرند. چوپان در سر هر سال از دامدار خود چند خروار گندم و یك یا دو بره و مقداری روغن و گاهی هم پول نقد(بر طبق قراردادی كه در آغاز كار می‌بندند) دریافت می‌دارد و اینها رویهم رفته مزد سالانه او شمرده می‌شود. چوپان از میان رمه بزی را به عنوان نذر حضرت سلیمان بر می گزیند. کسی به این بز کاری ندارد. او سرخود هرکجا می رود و هرکجا که خواست می چرد. چوپان او را فحش نمی دهد، نمی زند و بر سر او فریاد نمی کشد. صاحب بز موی آن را کوتا نمی کند، به این سبب آن را ملنگ(درویش) می گویند. این نذر بدان سبب است که رمه را گرگ نزند، گم نشود و نمیرد.

نذر خرمن

نذرخرمن زمانی برگزار می شود که محصولات در حال برداشت است. در این زمان با برداشت محصولات معمولا جوانان و بچه ها شادمانی خاصی دارند و با این شادمانی به محل خرمن جا می روند و از صاحب خرمن  می پرسند که نذر کرده است یا نه. صاحب خرمن نان(پتیر روغنی نذری) را از سفره برون می آورد و بین مردم حاضر قسمت می کنند و سهم فقیران را هم می دهند. در برخی جاها از گندم آماده مقداری را نذر می کنند و به فقیران می دهند.

نذر بچه دار شدن

زنان بی فرزند که آرزوی داشتن فرزند دارند، گهواره کوچک درست می کنند و يک عروسک قنداق کرده داخل آن می گذارند و با خود به مسجد می آورند و درگوشه ای می بندند و چند مرتبه گهواره را می جنبانند و نيت می کنند اگر تا سال بعد صاحب فرزندی شوند، حلوای نذری بپزند و خيرات کنند. بسياری از زنان عقيده دارند اگر گهواره را پشت منبر امام حسن(ع) ببندند اثرش بيشتر است.

نذر بچه بدنیا آوردن

به دنیا آوردن بچه و زایش در روستاهایی هزارستان، از چنان اهمیت و جایگاهی برخوردار است كه بی ‌شك مراسم و اعتقادات گسترده‌ای، چه در زمان بارداری، چه در زمان زایمان و حتی پس از آن را در پی دارد. در هر منطقه‌ای از هزارستان كه پای بگذاریم به مراسم و آداب و رسوم متنوعی در خصوص این دوران برمی‌خوریم. به طور نمونه گردن‌آویزی(تعویذ) همراه با دعا و آرزوی سلامت برای مادر و نوزاد به گردن ‌مادر آویزان می‌شود. وی در تمامی مدت بارداری، زایمان و حتی تا مدت‌ها پس از زایمان نیز ‌آن را به همراه دارد. بودن آن در گردن هر زنی نشان از باردار بودن اوست. نذر کردن مادر چند روز پیش از به دنیا آمدن نوزاد نیز رسم دیگری از این گونه است. مادر در این روز دلده یا حلوا می پزد و زنان دیگر را دعوت می کند. زنان پس از صرف غذای نذری برای سلامتی مادر و کودک دعا می کنند. برخی از زنان این نذر را پس از آگاه شدن از بارداری به گردن می گیرد و چند روز مانده به زایمان ادا می کنند. برخی از زنان نیت می کنند که اگر فرزند شان پسر باشد، این نذر را هرسال تکرار کند.

نذر از شیر گرفتن بچه

مادرانی که می خواهند بچه از شير بگيرند روز جمعه دلده یا حلوا می پزد و به مردم و فقیران می دهند. برخی از زنان نان پتیر آماده می کنند و برای فقیر روستا می فرستند. مادر ظهر جمعه درمنزل رو به قبله می نشیند و بچه را کاملاً شيرداده سير می کند، آنگاه نان روغنی پتیر را از سر تپه ای  هل می دهند و اگر دو و چند تکه شد، خوشحال می شود و می گوید که بچه به خوبی و خوشی از شیر گرفته می شود. پس از آن نان نذری را به فقیر روستا می دهد. از آن ساعت شيردادن به بچه را قطع می کند. تا سه روز از نان دعا کرده که با خود به مسجد برده و ملای مکتب بر آن دعا خوانده است؛ به بچه می دهد.

نذر بلا بدور

علاوه بر آروزی پسردار شدن، طبق این رسم، بعضی ازخانواده‌ها‌ برای آنکه کودکشان از قضا و بلا دور باشند گوسفندی را ذبح می‌کنند. این گوسفند باید شرایط خاصی داشته باشد. سنش از دو سال بیشتر نباشد. همچنین نباید آسیب دیده، لاغر وکور باشد! سپس با گوشت این گوسفند آبگوشتی می‌پزند، تمام همسایه‌ها‌ از کوچک و بزرگ دعوت می‌شوند و با آبگوشت از آن ها پذیرایی می‌گردند. دربعضی مواقع، این آبگوشت را بدون میهمانی دادن بین همسایه‌ها‌، توزیع می‌کنند و سهم فقیران را به خانه های آن ها می فرستند.

نذر سلیمان پیامبر

این نذر را اول سال وقتی برای نخستین بار رمه را به کوه می فرستند، اجرا می کنند. مادر نان پتیری را  روی سر بهترین گوسپند و یا شاخ نیکوترین بز می شکند و از خدا می خواهد که تا پایان سال از هر نوع بلا و خطر، رمه در امان خدا باشد. وقتی رمه حرکت کرد مادر با صدای بلند می گوید: یا حضرت شاه سلیمان دهن مور و ملخ و گرگ و بلا را کور بیاوری و رمه را پناه باشی.

نذر اول ماه

 از عقاید مردم در مورد دیدن ماه نو آن است که به محض رؤیت ماه چشمشان را می‌بندند و سعی می‌کنند روی قرآن یا نام خدا یا ظرف آب یا سبزه و یا روی زیبا بگشایند و صلوات بفرستند. همچنین عقیده دارند در لحظه دیدن ماه نو هر حاجتی از خداوند طلب کنند برآورده خواهد شد. بدین سبب مادر نان پتیر روغنی را رو به ماه اول ماه می شکند و به خانه فقیری می فرستد تا خداوند ماه نو را ماه خوشی و سلامتی گرداند.

نذر سر زمستان (سه ماه زمستان)

زمستان در وطن هزاره ها سخت و طولانی است. به سبب سرمای طولانی و برف و بوران راه بسیاری از روستاها به شهرها بسته می شوند. مادر با وارد شدن زمستان نان نذری پتیر روغنی را آماده می کند و برای فقیری روستا می فرستد تا خداوند در فصل سخت زمستان از بیماری، سرما و سنگی برف خانواده و همسایه ها و دوستانش را حفظ کند.

نذر مسافر

وقتی مسافری قصد سفر می کند، مادر و پدر مسافر یا یکی از نزدیکانش گوسپندی را می آورد و مسافر روی سر آن دست می کشد و از خدا می خواهد که سفرش بی خطر گردد. اهالی خانه نیز دست به دعا بر می دارند و دعا می خوانند و سفر بی خطری را برای مسافر آرزو می کنند. در این وقت مادر مقداری آرد می آورد و مسافر دست روی آن می کشد. مسافر از زیر قرآن رد می شود و روی آن مقدار پول نذری می گذارد. مادر پول نذری و آرد را به فقیری می دهد و گوسپند نذری را در فرصت مناسب ذبح می کنند و گوشت آن را بین فقیران و همسایگان قسمت می کنند.

نذر پواکه

اهالی قریه در روزهای زمستان مقدار نذری که به گردن گرفته اند از روغن و آرد گندم غذای دلده می پزند که آن نذر پواکه می گویند. چون مقدار آرد و روغن به پاو است، اسم نذر را پواکه گذاشته اند. در روز معین زنان و مردان ده گردهم می آیند و با روغن و آرد پاوکی غذای خوش مزه ای- دلده می پزند. نذر پواکه بين باشندگان و ميهمانان حاضر سرو مي‌شود.

نذر قلبه

این نذر که از كهن‌ترين نذر رايج در هزارستان است، در فصل پاييز، هنگامي كه وقت قلبه کردن فرا می رسد، اجرا می گردد. كشاورزان یا افراد خانه دسته جمعي به محل قلبه مي‌روند. افراد دور گاو قلبی حلقه مي‌زنند. يكي از ريش‌سفيدان یا پدر خانه پس از ذكر اسماء‌الله و خواندن صلوات نان پتیر روغنی را که بدین مناسبت تهیه شده است، روی ییغ قلبه می شکند و از خداوند می خواند که به کیشت و کار او و آنان برکت بدهد. سپس مرد ريش سفيد یا پدر خانه نان نذری را در ميان ميهمانان تقسيم مي‌كنند.

نذر چبچورکو

این نذر مانند نذر قلبه اجرا می شود. تفاوت آن با نذر قلبه در این است که نان نذری را روی چبچور می شکنند.

نذر جوی کر

این نذر که بیشتر نان پتیر روغنی است، پس از دعا و صلوات روی بیل جوی کر شکسته می شود. پس از آن، اهالی قریه که به جوی کری دعوت شده اند به صورت آشار شروع به کردن، پاک کردن و زدودن علف های هرز از داخل جوی می کنند. در برخی مناطق هزارستان که جوی عمومی است و به آن شاه جوی می گویند، گوسپند نذری را ذبح می کنند.

نذر نوروزی

در بامداد روز نوروز یا پیش از آن مادر نان پتیری روغنی را آماده می کند و پس از دعا برای سال نو می شکند و بین فقرا قسمت می کند و یا برای فقیر ده می فرستد تا خداوند سال نو را سال پر بركت و سرشار از اميد و خوشی گرداند. غروب همان‌روز مقداري آرد گندم یا جو را برای فقیر روستا می فرستد و از وی می خواهد که برای اهالی خانه، دوستان، اقارب و سلامتی مسافر او دعا کند.

نذر بارش

در روستای هزارستان رسم بر این است که هر سال وقتی باران باران کم ببارد یا بارندگی های فصل بهار شروع شود زن های روستا با همکاری و کمک همدیگر وسایل مورد نیاز جهت پخت حلوا را تهیه کرده که به نیت زیاد شدن آب کریز و یا کم نشدن آب آن می پزند و چنین نیت می کنند که سال پر برکتی برای ده آنها باشد .

نذر پای  مازار(خاک سید)

هزاره ها به اولاد پیامبر گرامی اسلام احترام زیادی دارند. از این رو هر زمان به مشکلی برخوردند، به نزدیک ترین مزار می روند. مزار بزرگان دین و اولیای خدا در بیشتر جاهای هزارستان پراکنده اند. مردان و زنان هزاره با پزیدن نان نذری پای مزار می روند و طالب حاجت می شوند. برخی از مزارهای بزرگان دینی هزاره بسیار مشهورند و زایرانی زیادی را از سراسر هزارستان به خود می خوانند. مزار شاه طوس در مالستان، زیارت کادو و زیارت تاک در جاغوری چنین جایگاهی دارند. هزاره ها برای برآورده شدن حاجت های شان از جاهای دور دست به این جاها می روند. گوسپند، گاو و مرغ نذر می کنند و با خود می برند و در پای مزار ذبح می کنند و بین فقیران قسمت می نمایند. امروزه به سبب خردگرایی و عقلانیت جدید که جای عواطف و احساسات را گرفته و از دست دادن سادات جایگاه مردمی خود را، این گونه نذرها نیز کمرنگ شده اند.

نذر زیارت بقاع و اماکن متبرکه

یکی از بارزترین آرزوهای مردم هزاره درگذشته و اکنون، زیارت بقاع و اماکن متبرکه در کشورهای مانند ایران، عراق، سوریه و عربستان است. هزاره ها برای رسیدن به این زیارت نذر می کنند و از خدا و بزرگان دین و امامان معصوم می خواهند که پیش از مرگ زیارت آنان را نصیب وی گردانند. برخی نذر می کنند و با ادای نذر طالب رسیدن به زیارت بزرگان خدا می شوند و برخی دیگر پس از رسیدن به آرزوی شان ادای نذر می کنند.

 نذر برای برآورده شدن حاجات

مردم هزاره، برای بر آورده شدن حاجت های خود، نذر می‌کنند و نذر رایج در این موارد نان روغنی پتیر همراه با صلوات است. برخی دیگر گاو و گوسپند نذر می کنند و فقیران را برای قسمت کردن گوشت نذری فرا می خوانند. در برخی موارد، فرد حاجتمند برای بر آورده شدن حاجت خود یا پس از اینکه مشکلش گشوده شد، ادای نذر می کنند و مردم را خوردن غذای نذری دعوت می کنند.

نذر بادام برای مسجد

برخی از باغداران و کشاورزان هزاره برای اینکه سال پر برکت داشته باشند و درختان بادام شان خوب حاصل بدهند و خراب نشوند، نذر می کنند که چند سیر از حاصل بادام را برای تعمیر و نگهداری مسجد ده شان بدهند. آنان در صورتی که حاصل بادام شان خوب شود ادای نذر می کنند و به مقدار تعیین شده بادام به ملای مسجد می دهند که در راه آبادانی مسجد مصرف شود.

نذر سرمشکی

زنان هزاره در فصل بهار وقتی حیوانات اهلی شیرده آنان شیر داد و اولین مشک شیر را زد، نذر می کنند. این نذر می تواند نان روغنی پتیر باشد و یا مقدار روغن نخستین مشک. نان و روغن نذری به فقیر ده داده می شوند.

نذر سر دیوالی

وقتی مردان هزاره نخستین سنگ تهداب خانه نو را گذاشت، نان نذری پتیر روغنی آماده را روی سنگ تهداب می شکند و از خداوند می خواهند که خانه جدید آنان پر از خیر برکت کند و بدون کدام حادثۀ ساخته شود.

نذر سر شلنگی یا سر شلنغی

در برخی از مناطق هزارستان مردم در بهار و تابستان ایلاق و قشلاق می روند. رفتن به ایلاق و قشلاق همواره با نان نذری همراه است. در برخی مناطق دیگر وقتی خانواده هزاره از دیوال و آبادی به کوته- روی زمین اسباب کشی می کنند یا با سرد شدن سال و فصل خزان به دیوال بر می گردند، نان نذری می دهند که آن سرشلنگی یا سرشلنغی می گویند.

نذر بیماری

بهبود یافتن بیمار و سلامتی وی در هزارستان همواره با نان نذری همراه است. خانواده های بیمار گاو، گوسپند و... نذر می کنند و از خداوند می خواهند که هرچه زودتر بیمارشان را شفا ببخشد.

نذر سال گیره

نان و غذای نذری است که در روز سال تولد یکی از اعضای خانواده داده می شود. مادران نذر می کنند که هرسال که می گذرد و فرزند شان در سرسال صحیح و سالم است، نذری را به گردن می گیرد و در سرسال وی ادای نذر می کنند. مادران پس از ادای نذر خداوند را سپاس می گویند که یک سال گذشت و او فرزندش را از بلایای آسمانی و زمینی حفظ کرده است. لذا به شکرانه ی این نعمت نذری به گردن وی باشد.

نذر نو(نویانه)

این نذر در آخیر سال، آخیر ماه رمضان و 9 ماه که فردای آن عید قربان است، داده می شود. در 29 ماه که فردای دیگر آن نوروز است و عید رمضان را در پی دارد، خانواده های هزاره نذر سلامتی و خوشی سال جدید و عید نو می کنند و مردم را برای صرف نان نذری دعوت می کنند. اگر چند در ظاهر کسی آن را نان نذری نمی گویند اما در باطن همواره با نذر و درخواست حاجت و طلب سلامتی و خوشی در سال نو و ماه های آتی است.

نذر سرکندویی

با نزدیک شدن زمستان هزاره ها خوراک زمستانی گرد می آورند و آرد یک سال را در کندوها می ریزند. وقتی نخستین آرد زمستانی به کندو ریخته شد، مادر نان نذری پتیر روغنی را روی کندو می شکند و برای خیر و برکت کندو و آرد آن دعا می کند و از خدا می خواهد که خیر و برکتش را نصیب خانواده و خوراک زمستانی وی بکند.

نذرمکتب رفتو (مدرسه)

در نخستین روز مکتب رفتن بچه، مادر نان نذری روغنی تهیه می کند و بدست همراه بچه می دهد که در بین شاگردان مکتب قسمت کند. مادر نذر می کند که فرزندش خوب درس بخواند، در درس هایش موفق باشد و آرزوهای وی را برآورده کند.

نذر نیامدن اوغو (پشتون)

هزاره ها همواره از ناحیۀ آمدن لشکر اوغو(پشتون) و کوچی ها در آزار بوده اند. آمدن لشکر اوغو همواره با ویرانگری، آتش زدن و خرابی همراه بوده است. در فصل بهار زمزمه آمدن کوچی ها هزاره ها وا می داشتند که گاو و گوسپندی را نذر کنند تا با کمک خداوندی از آسیب و ویرانگری لشکر اوغو و کوچی ها در امان باشند. این نذر بیشتر در مناطق هم مرز با اوغو رواج داشته است. بنظر می رسد ریشه این نذر به دوران امیر عبدالرحمان ظالم برسد. در این روز هزاره در پای مزار و یا مسجد گرد می آمدند و حیوانات نذری را ذبح می کردند و بین فقرا قسمت می کردند. بزرگان دینی، ملای ده دست به دعا بر می داشت و از خداوند بزرگ می خواست که آنان را از شر بلایای زمینی و لشکر اوغو و کوچی ها در امان دارد. مردم با اشکی در چشم به دنبال دعاگو آمین می گفتند.

نذر نیامدن طالبان

این نذر از نذرهای جدید هزاره هاست. آوازه ویران گری، بیرحمی، خرابی، آتش زدن ها، شیعه کشی و کشتار گسترده طالبان هزاره ها را واداشت که نذر کنند و از خدای بزرگ بخواهند که شر طالبان را از آنان دور دارد و شر آنان را به خود آنان بر گرداند. این نذر مانند نذر نیامدن اوغو اجرا می شد. بنابر گفتار مردم در دوران طالبان، وقتی آوازه آمدن طالبان به جاغوری جدی شده بود، هزاره های قریه سایه خانه در پیدگه جاغوری 9 گاو و گوسپند را در پای مزار سید شینیه ذبح کردند و بین فقرای منطقه قسمت نمودند که خداوند بزرگ شر طالبان را از قریه و منطقه آنان دور دارد.

(نیمه شب یک شنبه، آبان ماه-عقرب: 1390 استادسرای موسسه تحصیلات عالی ابن سینا- کابل).